نقش بورس در سرمايه ايراني
ياد خدا آرامش بخش قلبهاست
در واقع در روزهاي نهچندان متعددي كه از سال 91 ميگذرد هنوز هيچ برنامه تئوري يا عملي و اجرايي براي حمايت از سرمايه ايراني ـ چه سرمايههاي داخل كشور و چه سرمايههاي ايرانيان خارج كشور ـ كه بارها علاقهمندي خود براي ورود سرمايههايشان به داخل كشور در صورت فراهم بودن بسترهاي لازم را اعلام كردهاند، وجود ندارد. از اينرو ميتوان موضوع حمايت از سرمايه ايراني را حلقه مفقوده اهداف سال 91 ناميد و آن را مورد پرسش قرار داد.
پي نوشت 1: راه اجرايي حمايت از سرمايه ايراني در چارچوب بورس چيست؟
پي نوشت 2 : اقداماتي كه در اين باره بايد انجام شود چيست؟
در واقع در روزهای نهچندان متعددی که از سال 91 میگذرد هنوز هیچ برنامه تئوری یا عملی و اجرایی برای حمایت از سرمایه ایرانی ـ چه سرمایههای داخل کشور و چه سرمایههای ایرانیان خارج کشور ـ که بارها علاقهمندی خود برای ورود سرمایههایشان به داخل کشور در صورت فراهم بودن بسترهای لازم را اعلام کردهاند، وجود ندارد. از اینرو میتوان موضوع حمایت از سرمایه ایرانی را حلقه مفقوده اهداف سال 91 نامید و آن را مورد پرسش قرار داد. شاید برای پاسخگویی به این موضوع کسی صالحتر از علی صالحآبادی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار نباشد که ریاست بازار سرمایه کشور را بر عهده داشته و مستقیما در جهت تحقق این بخش از اهداف اقتصادی سال 91 مسوول است. صالحآبادی در پاسخ به این موضوع تقویت بورس را بهترین راه جذب و حمایت از سرمایه ایرانی دانسته و بر رشد کمی و کیفی آن به عنوان راهی چند جانبه اشاره میکند. وی تصریح میکند که راه حمایت از تولید ملی و ایجاد اشتغال از حمایت از سرمایه ایرانی میگذرد و لذا غفلت از آن میتواند باعث به چالش کشیدن کل اهداف این سال شود. این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
هم اکنون در بازار سرمایه قریب به 40 صنعت فعال داریم به طوری که امروز تقریبا عمده تولیدات پایهای کشورمان در بورس حضور دارند. صنعت سیمان، فلزات، دارو، غذا، ارتباطات، پالایشگاه، پتروشیمی و... ازجمله صنایع پایهای هستند که در بورس حضور و عضویت دارند. نگاهی به وضعیت سایر بورسهای منطقه با بورس تهران به روشنی نشان میدهدکه شما هیچ بورسی را در خاورمیانه سراغ ندارید که این تعداد صنعت در بورسشان عضو باشند و بورسشان چنین گستردگی و تنوعی را در اقتصاد ملیشان داشته باشد، اما در ایران اینگونه نیست. بورس ما یک بورس متنوع است و صنایع مختلف که عمده تولید کشور ما در بخش خصوصی را انجام میدهند در بورس حضور دارند. بنابراین اگر میخواهیم از تولید ملی حمایت کنیم عمده تولید ملی به صورت سهام شرکتها در بورس حضور دارند. پس برای حمایت از تولید ملی باید از تولید این شرکتها حمایت شود. بهترین راه حمایت کردن از تولیدات نیز کمک به ارتقای کیفیت تولید شرکتها و رشد حجم تولیدات آنهاست تا در نهایت این فرآیند باعث جذب سرمایه به بورس و کل اقتصاد شود. لذا میبینید که راه حمایت از تولید ملی و اشتغال از حمایت از سرمایه ایرانی میگذرد که بورس کانون آن است. در واقع بورس راه و طریق جذب سرمایه و تجهیز سرمایه است. پس حمایت از بورس و سودده کردن شرکتها در بستر آن بهترین راه حمایت از سرمایه ایرانی است.
روشن است که کشور ما مشکل کمبود سرمایه ندارد. یعنی ما جامعه فقیری نیستیم که آدم سرمایهدار درآن کم باشد. اتفاقا نگاهی به ارقام رشد نقدینگی و چرخش آن نشان میدهد که ما از نظر تامین سرمایه اصلا مشکل نداریم. مشکل ما در تجهیز منابع و سرمایههاست. چون سرمایه تا تجهیز نشود، سرمایه نیست. حتما میبینید که سرمایههای خرد در جامعه ما زیاد است منتها این سرمایهها پراکنده و سرگردان است و باید تجهیز شود تا بتواند به نیازمندان واقعی آن در بخش تولید کمک کند. نقش بورس دقیقا در همین بسترسازی در تجهیز سرمایهها و هدایت آن به سوی تولید و صنعت خلاصه میشود. یعنی هنر بورس در این است که با نوینسازی و کارآمدسازی ابزارهای مالی موجود و تدارک ابزارهای مالی جدید به شرکتها که طیف وسیع و متنوعی از اقتصاد ایران را در بورس گردآوردهاند، فرصت بدهد سرمایههای مورد نیاز خود را از سرمایههای خرد مردم تجهیز کنند. قطعا این فرآیند یک نفع دوجانبه هم برای سرمایهگذار دارد که از سوددهی سرمایهاش حداقل اطمینان را بدست میآورد و هم به نفع سرمایهخواه است که چرخ کارش راحت و روان میچرخد. لذا بورس با ایجاد یک بازی برد برد برای سرمایهگذار ـ سرمایهخواه هم به تولید و اشتغال ملی کمک کرده و هم از سرمایه ایرانی حمایت میکند. لذا میبینید که از طریق بورس چه کارهای مهمی در حمایت از سرمایه ایرانی میتوان انجام داد.
چون بازار سرمایه در تجهیز سرمایههای خرد نقش مهمی دارد، برنامههای بورس در حمایت از سرمایه ایرانی باید برپایه تجهیز سرمایههای خرد طراحی شود. یعنی ناچاریم ابزارهای نوین مالی برای جذب این سرمایهها به بورس را طراحی کنیم. به این معنا که مثلا ما به شرکتها اجازه ورود به بازار برای فروش سهام جدید و اوراق مشارکت یا هر اوراق بهادار دیگری که بتوانند از آن برای جذب سرمایه استفاده کنند، میدهیم. آنها میتوانند با انتشار این اوراق سرمایههای خرد و سرگردان مردم را جذب کنند و با استفاده از آن کمیت و کیفیت تولیدات خود را افزایش دهند. روشن است تحقق رشد کمی و کیفی تولید به سوددهی بیشتر بنگاه و جذب سرمایه بیشتر به بورس منتهی خواهد شد. یعنی این موضوع یک چرخه به هم پیوسته است. بنابراین برای حمایت از تولید ملی راهی جز حمایت از سرمایه سراغ نداریم. البته این نکته را نیز باید گفت که حمایت از سرمایه ایرانی دارای ابعاد مختلفی است که عمده آن را میتوان در دو بُعد خلاصه کرد. یک بخش و بعد اینکه برای افزایش کیفیت و توان تولیدی بنگاههای داخلی به اندازه کافی تلاش کنیم و دیگر اینکه مردم کالای ایرانی بخرند. در نتیجه سرمایه ایرانی به سوی بورس سودده خواهدآمد و روشن است که بزرگترین حمایت از سرمایه ایرانی در این فرآیند شکل گرفته است؛ حمایت از سرمایهگذار با توزیع مناسب سود و ایجاد امنیت و برای تولید ملی تولید سرمایه لازم و جلوگیری از معادله معکوس نقدینگی سرگردان.
نظر