تازيانه به دريا
امروزه با بالا رفتن هزينه هاي جنگ نظامي در بين كشورها و استفاده از قدرت نرم در مواجهه كشور ها با يكديگر موضوع جنگ اقتصادي در اولويت برخورد كشور ها با يكديگر قرار دارد كه شالوده اصلي اين برخورد جديد را تحريم هاي اقتصادي تشكيل مي دهند.
براي مقابله كشورها با يكديگر در حوزه اقتصادي اولين مفهومي كه با آن در اين مساله برخورد مي كنيم ((تحريم هاي اقتصادي)) نام دارد. از آنجا كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي پايگاه اصلي ايالات متحده در منطقه از دست رفت. و بعد از آزمودن شيوه هاي مختلف ديگري (جنگ، ترور، فرقه سازي و خرابكاري) براي براندازي جمهوري اسلامي در طول ساليان متمادي، يكي از اصلي ترين شيوه هاي برخورد نظام سلطه به رهبري ايالات متحده همواره تحريم اقتصادي بوده است. لذا با نگاهي گذارا به اين مقوله مي توان دريافت كه اين شيوه از برخورد از چه جايگاهي در سياست خارجي آمريكا براي مهار انقلاب اسلامي برخوردار است. و جمهوري اسلامي در مواجهه با آن چگونه توانسته است بر اين تحريم ها فائق بيايد. با توجه به اين موارد ابتدا به تعريف تحريم اقتصادي مي پردازيم و سپس با مرور اهداف آن به ذكر سابقه اي از تحريم هاي اقتصادي عمده در دنيا پرداخته و در پايان با توجه به تحريم هاي اقتصادي ايران به بررسي اثرات آن بر اقتصاد ايران خواهيم پرداخت.
پ.ي.نوشت 1 : تحريم ايران = تازيانه به دريا
پ.ي.نوشت 2 : تحريم هاي اقتصادي از ديدگاه تئوريك
امروزه با بالا رفتن هزینه های جنگ نظامی در بین کشورها و استفاده از قدرت نرم در مواجهه کشور ها با یکدیگر موضوع جنگ اقتصادی در اولویت برخورد کشور ها با یکدیگر قرار دارد که شالوده اصلی این برخورد جدید را تحریم های اقتصادی تشکیل می دهند.
برای مقابله کشورها با یکدیگر در حوزه اقتصادی اولین مفهومی که با آن در این مساله برخورد می کنیم ((تحریم های اقتصادی)) نام دارد. از آنجا که پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایگاه اصلی ایالات متحده در منطقه از دست رفت. و بعد از آزمودن شیوه های مختلف دیگری (جنگ، ترور، فرقه سازی و خرابکاری) برای براندازی جمهوری اسلامی در طول سالیان متمادی، یکی از اصلی ترین شیوه های برخورد نظام سلطه به رهبری ایالات متحده همواره تحریم اقتصادی بوده است. لذا با نگاهی گذارا به این مقوله می توان دریافت که این شیوه از برخورد از چه جایگاهی در سیاست خارجی آمریکا برای مهار انقلاب اسلامی برخوردار است. و جمهوری اسلامی در مواجهه با آن چگونه توانسته است بر این تحریم ها فائق بیاید. با توجه به این موارد ابتدا به تعریف تحریم اقتصادی می پردازیم و سپس با مرور اهداف آن به ذکر سابقه ای از تحریم های اقتصادی عمده در دنیا پرداخته و در پایان با توجه به تحریم های اقتصادی ایران به بررسی اثرات آن بر اقتصاد ایران خواهیم پرداخت.
تحریم های اقتصادی از دیدگاه تئوریک
تحریم های اقتصادی به مجموعه اقدامات سیاسی گفته می شود که برای تحت تاثیر قرار دادن مجموعه اقدامات یک دولت که در چهارجوب رفتار سیاست خارجی آن هویدا می شود، اعمال می گردد. بنابراین تعریف، تحریم اقتصادی یک ابزار سیاست خارجی است که از سوی یک دولت علیه دولت دیگری به کار برده می شود و هدف از کاربرد آن نیز تغییر ساست خارجی کشور تحت تحریم مطابق خواست و اراده کشور تحریم کننده است. خواست و اراده ای که معمولا کشور تحریم کننده با تضعیف بنیه اقتصادی کشور هدف به دنبال دستیابی به آن می باشد. این هدف می تواند تغییر در نوع خاصی از عملکرد یک دولت باشد و یا تغییر در رفتار سیاسی کشور هدف مد نظر کشور تحریم کننده باشد.
فرض بنیادی رویکرد یک کشور در اعمال تحریم این است که معمولا بین بنیه اقتصادی یک کشور و اعمال سیاسی و استراتژی های سیاست خارجی آن کشور رابطه مستقیمی وجود دارد و قدرت اقتصادی همواره یکی از اصلی ترین پایه های قدرت سیاسی را تشکیل می دهند.
بنابراین تحریم اقتصادی روشی است که برای ضربه زدن به پایه امنیت ملی یک کشور از طریق ضربه اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد. تحریم اقتصادی در نهایت روشی سیاسی است که برای وادار کردن یک کشور در فرایند سیاستگزاری خود به روشی فراتر از اقناع نیاز دارد که با تحریم اقتصادی که نوعی به کار بردن زور در قالب نرم است این منظور حاصل می گردد.
با نگاهی به ریشه و تاریخچه تحریم های اقتصادی در قرن بیستم به روشنی می توان دریافت که این تحریم ها شکلی از اجبار مسالمت آمیز هستند که در عوض به کار بستن قدرت نظامی در حل و فصل مناقشات، در زمانی که کاربرد قدرت نظامی با توجه به پیشرفت منحصر به فرد سلاح های جنگی به نوعی وسیله برای بازدارندگی تبدیل شده مورد استفاده قرار می گیرد.
تحریم های اقتصادی با توجه به رویکرد اعمال قدرت نرم در مواجهه کشورها با یکدیگر و پذیرش و مقبولیتی که این روش در مقایسه با قدرت نظامی دارد به طرز روز افزون علاقه در به کار بردن این روش در مناقشات افزایش یافته و اکنون تقریبا مساله اول نظام سلطه برای تغییر رفتار کشورهایی که با خلق و خوی آنها و چهارچوب ارزش های آنها رفتار نمی کنند مورد استفاده قرار می گیرند. نظام سلطه پس از در اختیار گرفتن نظم نظام پولی و مالی دنیا در چهارچوب ساختار برتون وودز و در ادامه همین تلاشها با گنجاندن اصول مورد نظر خود در چهارچوب موافقتنامه های بین المللی، توافقنامه های مشترک، برای اقدامات سلطه جویانه خود مشروعیت بین المللی دست و پا کردند. بنابراین، تحریم ها در چارچوب نظام تجارت جهانی پذیرفته شد و دست دولت های مسلط را برای اعمال قدرت در سیاست خارجی خود علیه دیگر کشورها باز گذاشت. با این رویکرد به راحتی می توان دریافت که کدام کشور از این روش برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود بیشتر متنفع شده است. دولت آمریکا با بهره-مندی از مزیت تاثیرگذاری بر نهاد های بین المللی و برخورداری از اقتصادی قدرتمند؛ تاکنون توانسته است بیشترین بهره را از تحریم های اقتصادی برای خود دست و پا کند. لذا آمریکا رکورد¬¬دار اعمال تحریم علیه دیگر کشور¬هاست. این رویه و رویکرد تا جایی ادامه دارد که تا کنون نزدیک به دو سوم کل تحریم های دنیا را آمریکا علیه کشور هایی به کار بسته که فقط جرم آنها رفتار نکردن در چهارچوب ارزشهای مورد حمایت آمریکا است. ذکر این نکته نیز لازم است که با فروپاشی نظام دو قبطی اکنون سهم آمریکا در اعمال تحریم، بسیار بیشتر از گذشته شده است.
تحریم های اقتصادی قبل ها فقط علیه دولت ها اعمال می شد، اما اکنون و پس از وقایع مشکوک 11 سپتامبر افراد مخالف ایالات متحده نیز مشمول این تحریمها قرار می گیرند. افرادی که به محض کوچکترین اقدامی که در چهارچوب ارزشهای لیبرالی حاکم بر جامعه آمریکا نباشد مورد تحریم قرار گرفته و با مسدود شدن حساب های بانکی آنها و ضبط و بلوکه کردن دارایی ها و اموال شخص مورد نظر به اعمال تحریم ها علیه اشخاص اقدام می کنند.
هدف گذاری تحریم اقتصادی
نشانه گرفتن امنیت ملی کشور هدف: کشور هدف که عموما کشورهایی هستند که ارزش های مورد احترام نظام سلطه را مورد بی اعتنایی خودقرار داده¬اند و در راستای ارزشهایی غیر از ملاکهای مورد احترام نظام سلطه گام بر می دارند. لذا هدف کشورهای تحریم کننده علیه این کشورها حمله به قدرت و امنیت ملی این کشورها از طریق ضربه زدن به قدرت اقتصادی آنها می باشد. بنابراین هدف اول نظام سلطه علیه این کشورها متزلزل کردن حاکمیت و امنیت ملی آنها از طریق اعمال فشار اقتصادی علیه آنها است. از این کشور ها می توان به جمهوری اسلامی ایران، کوبا، سوریه، ونزوئلا و... نام برد.
تغییر یک بخش از سیاست های یک دولت: در برخی از مواقع رفتار سیاسی یک دولت برای کشورهای تحریم کننده در چهارچوب ارزشهای مورد نظر کشور تحریم کننده قرار دارد و تنها بخشی از آن مورد سوال و تردید کشورهای تحریم کننده قرار دارد. هر چند که این ارزشها در جامعه داخلی کشور هدف قرار داشته باشد. اما رویکرد نظام سلطه برای تحت تاثیر قرار دادن مقامات سیاسی آن کشور اعمال تحریم علیه آن کشور است. از این نوع اقدامات می توان به تحریم رژیم آپارتاید(فقط در موضوع نژاد پرستی)، چین(حمایت از کالای داخلی) و ترکیه(دخالت ارتش در سیاست) و.... اشاره کرد.
فشار برحکومت برای تغییر یک عنصر خاص: هرچند که این روش بر طبق معیارهای حاکم بر مجامع بین المللی دخالت در امور داخلی یک کشور قلمداد می شود. اما ماهیت منفعت محور نظام سلطه باعث انجام این اقدام توسط کشورهای قدرتمند این نظام می شود. لذا برای تغییر یک عنصر در سیاست یک کشور معمولا دست به اعمال تحریم می زنند. تحریم دولت دکتر مصدق توسط امریکا و روسیه را از این نوع می توان قلمداد کرد.
نظر